سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...منوی اصلی...

...درباره خودم...

...لوگوی وبلاگ...

...لینک دوستان...

...لوگوی دوستان...



...موسیقی وبلاگ...

«رضایت نامه»
87/11/14 7:54 ع


   رفت ثبت نام . گفتند : « سنت قانونی نیست » شناسنامه اش را دست کاری کرد ، گفتند : « رضایتنامه از پدر » رفت دست به دامن یک حمال شد که پای رضایتنامه را انگشت بزند .
بیست تومان هم برایش خرج برداشت . بعد ها فکر می کرد که چرا خودش پای رضایتنامه را انگشت نزده بود .


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :ققنوس::نظرات دیگران [ نظر]


    قسمتی از وصیت نامه ی شهید مصطفی ابراهیمی مجد :«
    و سلام علی آل یاسین ... بگذارید بعد از مرگم بدانند و بدانید که همان طور
    که اساتید بزرگمان می گفتند ، نوکر محال است صاحبش را نبیند ، من نیز
    صاحبم را دیدار کردم . بدانید که امام زمانمان حی و زنده است . از یاد او
    غافل نگردید . دیگر در این مورد گریه مجالم نمی دهد که بیش تر بنویسم و تا
    این زمان ، دیدار او را برای هیچ کس نگفتم مبادا ریا شود . فقط می گویم از
    آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام ، تمام جگرم سوخته
    است . »



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :ققنوس::نظرات دیگران [ نظر]


       1   2   3      >
    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...

    ...طراح قالب...